- تولد دوباره....
- بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران...
- روزمرگی ها
- خاطرات بنایی- قسمت پانزدهم (کارگر ناشی)
- خاطرات بنایی- قسمت شانزدهم (کاشیکار)
- کدام عید و کدامین بهار ؟ با چه امید ؟ که با نبود تو نومیدم از رسیدن عید...
- دردسرهای کرونا...
- خاطرات بنایی - قسمت دوازدهم (کاشیکار و سوالات من!)
- خاطرات بنایی- قسمت سیزدهم(کاشی چسبی یا دوغابی؟)
- بنایی به زبان تصویر!
آخرین مطالب
امکانات وب
ما از سال 75 که خونه رو خریدیم، تنها کاری که توش انجام دادیم این بود که در بالکن جلوی آشپزخونه رو برداشتیم، بدون اینکه به دیوارهای دو طرفش دست بزنیم.جلوی بالکن هم یک پنجره ی بزرگ آلومینیومی کار گذاشتی اقتصاد مقاومتی...ما را در سایت اقتصاد مقاومتی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : raze-nahan بازدید : 151 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 15:01
یکی از دغدغه های اصلی من خرید اجاق گاز خوب بود، دلم می خواست یک گار مبله بخرم اما هر طور حساب می کردم می دیدم توانایی خرید اجاق گاز مبله مخصوصا از نوع خارجیش رو ندارم.محسن سایت دیجی کالا رو زیر و رو ک اقتصاد مقاومتی...
ما را در سایت اقتصاد مقاومتی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : raze-nahan بازدید : 130 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 15:01
چند روز اول بنایی، دو تا اتاق خواب در اختیارمون بود، به اضافه ی قسمتی از هال و پذیرایی. وقتی تصمیم گرفتیم لوله کشی پکیج انجام بدیم، فریبرز مسیر عبور لوله ها رو نشون داد و گفت باید هال و پذیرایی رو خال اقتصاد مقاومتی...ما را در سایت اقتصاد مقاومتی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : raze-nahan بازدید : 116 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 15:01
دو سه روز اول بنایی، آقای رحیم زاده خودش به تنهایی دیوارها رو خراب می کرد و خودش به تنهایی نخاله ها رو پایین می برد.یک روز به فریبرز گفتم شما می خواید کار ما رو با یک کارگر انجام بدید؟!فریبرز گفت نه! اقتصاد مقاومتی...ما را در سایت اقتصاد مقاومتی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : raze-nahan بازدید : 116 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 15:01
کار بنایی ادامه داشت و ما کمی تا قسمتی خوشحال بودیم! هم من و هم بچه ها، به شدت دوست داشتیم حالا که داریم بنایی می کنیم و زندگیمون حسابی به هم ریخته، دستشویی رو از وسط هال برداریم، اماااااا از یک طرف ب اقتصاد مقاومتی...ما را در سایت اقتصاد مقاومتی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : raze-nahan بازدید : 171 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 15:01
فریبرز تو راهرو پشت در هال ایستاده بود و صدای کامی و احسان رو می شنید. برای همین بعد از رفتن آقای رحیمی و شاگردش با خوشحالی و رضایت تمام وارد خونه شد.محسن به احسان و باباش گفت خوب بود چیزی به آقای رح اقتصاد مقاومتی...ما را در سایت اقتصاد مقاومتی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : raze-nahan بازدید : 157 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 15:01
یادتونه فریبرز روزی که آمد کابینت ها رو باز کنه، گفت معمار 8 تومن زیاد گفته، من با 7 تومن آشپزخونه رو درست می کنم؟و یادتونه که همون اوایل کار فریبرز نرخ رو به بهانه ی محکمی دیوارها، یک تومن برد بالا؟و اقتصاد مقاومتی...ما را در سایت اقتصاد مقاومتی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : raze-nahan بازدید : 160 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 15:01
آقای عباسی(نقطه جان) برای ما فراتر از یک دوست مجازی ست، دوستی مومن و باتقوا، مهربان و شفیق و دلسوز که در بزنگاهها و در وقت نیاز، حضوری پررنگ دارند و دوستی خودشونو بارها در عمل ثابت کردند.آقای عباسی خو اقتصاد مقاومتی...ما را در سایت اقتصاد مقاومتی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : raze-nahan بازدید : 122 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 15:01
سه چهار روز از بنایی می گذشت و فریبرز و آقای رحیم زاده مدام با دستگاه کمپرسور مشغول تخریب بودند که خبر رسید آقای قاسمی همسایه ی دیوار به دیوارمون به کما رفته. آقای قاسمی شصت هفتاد سال سن داشت، این اوا اقتصاد مقاومتی...ما را در سایت اقتصاد مقاومتی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : raze-nahan بازدید : 129 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 15:01
دوست بزرگواری می گفت خوبی بنایی و ساختمان سازی اینه که خیلی ها ازش نون می خورند.من صحبت این دوست عزیزمون رو کاملا قبول دارم، به جز پیمانکار، بنا، نقاش، گچکار، کاشیکار، کارگر، برقکار و ....که مستقیما ر اقتصاد مقاومتی...ما را در سایت اقتصاد مقاومتی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : raze-nahan بازدید : 134 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 15:01